دو دختر مخالف 💙💜 P۴
ممنون بچه ها که حمایت کردین برین ادامه خوجملام 💜
و به خاطر اینکه کاور نداره شرمنده چون لینکشو گم کردم حوصله هم ندارم یکی بسازم پس بای برو ادامه دیگه 😐💗
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
شوگی 💙
نه نه نه نه خواهش میکنم این کار رو نکن نه خواهش میکنم
🐈⬛ : مییووو میوووو میوووو ( چیه دیگه صدای گربه تصور کن 😐 )
💙 : نهههههه هههههه ( مثلا نفس عمیق کشید 😐 )
💙 : اه تو اینجا چیکار میکنی
نه مثل اینکه نمیشه باید این دختر رو ببرم خونه بدو بیا شدو باید بریم خونه
🐈⬛ : رخوم رخوم ( خو صدای گربس دیگه 😐 )
دختره رو برداشتم و بردم خونه هنوز به هوش نیومده بود در رو زدم
تق تق تق
🤍 : کیه
💙 : منم مامان درو باز کن
🤍 : شوگی این وقت روز اخه اگه تو میرفتی اونجا دیر میومدی چه زود اومدی
💙 : مامان به نظرت الان زوده من 2 ساعت بیرون بودم
🤍 : خب باشه بابا راستی این دختره کیه؟
💙 : داستانش طولانیه ( خب معلومه دیگه 2 پارت طولانی نیست اونم برا یک اتفاق؟ )
🤍 : خب بیارش خونه ببینم چه مرگشه
💙 : باشه
.
.
.
.
.
.
.
.
.
تموم شد
ببخشید اگه کمه راستش زیاد حال ندارم و الان از مدرسه اومدم
شرمنده
ساری
میدونم ارزش شرط رو نداره ولی میزارم
2 کامنت و 2 لایک
اها راستی یه نفر کلا شرطو پر نکنه من انتظار دارم مثلا یک کامنت مال یک نفر و یک کامنت مال یک نفر یک لایک مال یک نفر یک لایک مال یک نفر
بای عشقای من 😘
💗💗💗💗💗💗💗