
لیدی و راون p۳
سلام ببخشید که انقدر طول کشید ادامشو بنویسم پس این پارت رو بلند مینویسم 😘 بریمـ.............
خانم رز :
اسمش هست - راون ارست - بیا تو و خودتو معرفی کن
لیدی :
اون موقع خوشحال شدم که تو کلاس ما هست ولی نمیدونم چرا (خب خنگول تو عاشقشی چقدر این خنگه 🤦🏻♀️)
راون :
وقتی خانم رز منو صدا زد و من رفتم دیدم همون دختره که صبح بهم خورد تو اون کلاس بود وقتی خودمو معرفی کردم خانم رز بهم گفتن برم پیش مت بشینم رفتم و پیشش نشستم و ازش تشکر کردم که کلاسمو بهم نشون داد ( تو پارت قبل مت بود که راون رو به کلاسش راهنمایی کرد ) بعد زنگ اول بچه های کلاس خودشونو بهم معرفی کردن اسماشون « جولی الی....» اسم دختری که صبح بهم خورد رو هم فهمیدم اسمش لیدی بود و اسم دوستشم ایلا بود تو کلاس دو تا دانشجو قلدر کلاس بودن ( حتما دارین میگین دیگه اینا تکراریه پس.... )......
لیدی :
پسره خودشو معرفی کرد اسمش راون بود به نظر پسر خوبی بود ولی از وقتی کنار مت نشست مثل اون شوخ طبع شد منم خودمو بهش معرفی کردم ایلا هم خودشو معرفی کرد بعد اومد پیشمون با ایلا و مت دوست شد منم که نمیرفتم پیشش بعد توی سالن ناهار خوری بچه ها همشون کنار راون نشستن منم تنها نشستم بعد اون موقع..............
بچه ها تمومید تاجایی که شد طولانی کردم خداحافظ
برای پارت بعد 3 تا لایک کنید
یا 10 تا بازدید 😘👋🏻